سلام
من تازه شروع کردم.
می خوام بنویسم از هر چی بشه از درد ودلای خودم تا تاریخ و.....................
دوست دارم کمکم کنید البته اگه دوست داشتین........چون تنهایی نمیشه...........شاید با کمک هم بتونیم به یه جایی برسیم..............
میخوام شروعشو از خواب حرف بزنم...............
خواب فکر.............
خواب خرد...............
خواب اندیشه................
نمی دونم چند ساله ولی میدونم به سن من قد نمیده!!!
حرفم فقط با اونایی که خوابن...........
نه با اونایی که امروز باخردشون بیدار شدنو خودشونو شناختن.........
نه با اونایی که خودشونو زدن به خواب....................
چون دسته اول که دیگه نیازی به این حرفا ندارن اصلا من کیم که بخوام برا این دسته حرف بزنم.
دسته دومم که خدا نصیب گرگ بیابون نکنه؟!!! چون تا 10 قرن.......دیگه هم حرف بزنی فایده ای نداره............
ولی خودمونیم انگار خوابه...............؟!!!!!!!!!!
کجا بودیمو به کجا رسیدیم؟
انگار حافظمون خوابه..........
سالهاست گریه کردیم.
انگار خنده هم خوابه...........
سالهاست سیاه پوشیدیمو مشکی شد رنگ عشق.
انگار عشق هم خوابه......................
سالهاست جلوی هم ایستادیم.
انگار محبتم خوابه..........
سالهاست نخواستیم حرفای هم دیگرو بشنویم.
انگارخرد پس پرده تعصب خوابه...........
سالهاست به هم دروغ گفتیم.
انگار صداقتم خوابه..................
بیا تا دست از این عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل بر آریم
بیا تا بردباری پیشه سازیم
بیا تا تخم نیکوئی بکاریم
سالهاست ترسیدیم.
انگار شجاعتم خوابه.............
سالهاست سکوت کردیم.
انگار فریادم خوابه................
اما من می خوام شروع کنم
حداقل از خودم......................
تقویم کهنه روی میز
باید قلم گرفت به دست
من تازه شروع کردم.
می خوام بنویسم از هر چی بشه از درد ودلای خودم تا تاریخ و.....................
دوست دارم کمکم کنید البته اگه دوست داشتین........چون تنهایی نمیشه...........شاید با کمک هم بتونیم به یه جایی برسیم..............
میخوام شروعشو از خواب حرف بزنم...............
خواب فکر.............
خواب خرد...............
خواب اندیشه................
نمی دونم چند ساله ولی میدونم به سن من قد نمیده!!!
حرفم فقط با اونایی که خوابن...........
نه با اونایی که امروز باخردشون بیدار شدنو خودشونو شناختن.........
نه با اونایی که خودشونو زدن به خواب....................
چون دسته اول که دیگه نیازی به این حرفا ندارن اصلا من کیم که بخوام برا این دسته حرف بزنم.
دسته دومم که خدا نصیب گرگ بیابون نکنه؟!!! چون تا 10 قرن.......دیگه هم حرف بزنی فایده ای نداره............
ولی خودمونیم انگار خوابه...............؟!!!!!!!!!!
کجا بودیمو به کجا رسیدیم؟
انگار حافظمون خوابه..........
سالهاست گریه کردیم.
انگار خنده هم خوابه...........
سالهاست سیاه پوشیدیمو مشکی شد رنگ عشق.
انگار عشق هم خوابه......................
سالهاست جلوی هم ایستادیم.
انگار محبتم خوابه..........
سالهاست نخواستیم حرفای هم دیگرو بشنویم.
انگارخرد پس پرده تعصب خوابه...........
سالهاست به هم دروغ گفتیم.
انگار صداقتم خوابه..................
بیا تا دست از این عالم بداریم
بیا تا پای دل از گل بر آریم
بیا تا بردباری پیشه سازیم
بیا تا تخم نیکوئی بکاریم
سالهاست ترسیدیم.
انگار شجاعتم خوابه.............
سالهاست سکوت کردیم.
انگار فریادم خوابه................
اما من می خوام شروع کنم
حداقل از خودم......................
تقویم کهنه روی میز
باید قلم گرفت به دست
تقویم تازه ای نوشت
باید جهان را تازه دید
رفتو به فرداها رسید
باید جهان را تازه دید
رفتو به فرداها رسید
برای یک آغاز نو نباید انتظارکشید
بیدار شو..............
نظر یا انتقاد حتما یادتون نره.
ممنونم.
پاینده باشید.
پاینده باشید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر